×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

tanhatarin.......(tanha)

fout shode

× hame 4i bejoz hi 4i
×

آدرس وبلاگ من

lovekiller.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/mahyaf

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

جسم خسته

تصميم خودمو گرفته بودم خسته بودم خسته.چند سالي ميشد که تو فکرش بودم ولي حالا همين امشب تصميم گرفته بودم که کارو يه سره کنم.غروب رفتم بيرون جاهاي رو که علاقه داشتم نگاه کردم برگشتني رفتم داروخانه سر خيابون حدود سي برگ قرص ديازپام گرفتم و رفتم خونه شب رو تختم مثل هميشه دراز کشيده بودم به سقف اطاقم نگاه ميکردم نميدونم چرا امشب فضاي اطاقم کوچيکترو تنگتر از هميشه به نظر ميرسيد تموم بدنم مور مور ميشد تموم بدنم سرخ شده بود انگار که تو جهنمم.از شدت استرس و گرما تب شديدي کرده بودم سرمو برگردوندم طرف ميز تموم سي برگ قرص خالي از قرص شده بودن.نميدونم چي شد که به فکر گذشته ها افتادم به فکر بازي هاي دوره بچه گي به شور و شر عاشقي دوره ي جونيم.نميدونم چرا کارم به اينجا کشيده شده بود.حتما اين علاقه اي وافري که به تنهاي داشتم باعث شده بود صداي زنگ تلفن رشته اي افکارموبهم ريخت تندي اومدم بلندشم و به طرف گوشي برم اما.....مثل اينکه يادم رفته بود که اخراي نفس کشيدنم پاها و دستام سرد شده بودن و يواش يواش برق چشمام کم سو کم سو ترشد تا اينکه من رفت.............م
جمعه 7 بهمن 1390 - 6:34:38 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


دوزخ


تنهاي ي


شیطان


شیون


جسم خسته


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

11808 بازدید

9 بازدید امروز

0 بازدید دیروز

11 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements